![]() |
IELTS General |
![]() |
IELTS Academic |
![]() |
لغات ضروری برای IELTS |
یکی از ملاکهای موفقیت کشورها ، چگونگی ایجاد زمینه های گسترده اشتغال برای شهروندان آن است که تضمین کننده زندگی همراه با آرامش برای آنها خواهد بود. ژاپن که کشوری کوچک اما پرجمعیت در قاره آسیا است ، در زمره کشورهایی قرار دارد که توانسته است در زمینه ایجاد فرصتهای گسترده شغلی برای شهروندان خود در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان ، موفق باشد. در ژاپن سنتهای دیرینه ای وجود دارد که براساس آن شرکتها اشتغال و درآمد دایمی کارمندان خود را تضمین کرده و بر همین اساس نیز کارمندان با تلاش خود پیشرفت شرکت را تضمین می کنند.
از این رو در ژاپن کسی که به استخدام شرکتی در می آید ، نیاز کاری و اقتصادی او تا زمان مرگ تضمین شده و کارمندان نیازی به نگرانی در این زمینه ندارند.
به همین دلیل است که بطور عمومی در شرکتهای ژاپنی اخراج یک "تابو" است و معمولا شرکتها از پس از استخدام تا زمان بازنشستگی ، از نیروی کارمند بهره برده و در عوض به او بهره می رسانند.
در ژاپن برای یافتن کار راههای مختلفی وجود دارد که یکی از اصلی ترین آن آغاز کردن فعالیت کاریابی پیش از پایان دوران تحصیل است.
برای یافتن کار در شرکتهای ژاپنی ، حداقل نیاز به داشتن مدرک تحصیلی دیپلم
از دبیرستان است ، اما اگر فرد خواستار فرصت شغلی بهتر ، درآمد بیشتر و یا
مقام بالاتر است، باید مدارک دانشگاهی و یا تخصصی داشته باشد. شیوه
کاریابی در ژاپن طوری برنامه ریزی شده است که جوانان پس از پایان یافتن
دوران تحصیلات خود بتوانند بی درنگ بر سر کار رفته و بعنوان یک فرد مسوول
در جامعه نقش ایفا کنند.
ساختار این روند بدین ترتیب است که دانشجویان در سال سوم دانشگاه فعالیت کاریابی را آغاز می کنند و با همکاری دانشگاه تا پایان سال چهارم ، شرکت استخدامی و یا شغل مورد دلخواه خود را پیدا می کنند.
این مساله از این ساختار سرچشمه می گیرد که در بازار کار یک جامعه ، همواره پدیده عرضه و تقاضا برای کار وجود دارد و به همین دلیل دانشگاهها در ژاپن برای دانشجویان خود نقش ارتباطی عرضه با تقاضا را در بازار کار ایفا می کنند. این موضوع بدین شکل است که دانشگاههای ژاپن از شرکتها می خواهند تا نیازهای استخدامی خود را در چارچوب بروشور و یا تبلیغات و یا سمینارها به دانشگاهها آورده و آن را به دانشجویان معرفی کنند. دانشجویان پس از دیدن بروشورها و نیازهای استخدامی شرکتها ، شغلهای دلخواه خود را انتخاب و سپس برای آشنایی مستقیم ، مصاحبه و درخواست پذیرش به شرکتها مراجعه می کنند.
معمولا دانشجویان ژاپنی بجای یک شرکت ، چندین شرکت را برای استخدام انتخاب می کنند و پس از آشنایی با جزییات و انجام مصاحبه با مسوولین شرکتها، از میان آنها شرکتی که بیشترین امتیازات را دارد، انتخاب می کنند. شرکتهای ژاپنی نیز پس از انجام مصاحبه تلاش می کنند از میان دانشجویان با استعدادترین آنها را انتخاب کرده و او را کارمند رسمی خود کنند.
سیستم مدیریتی شرکتهای ژاپن با بسیاری از کشورهای دیگر جهان که در آن یک سرمایه گذار ، شرکتی را با سرمایه خود بنیانگذاری کرده و پس از دادن دستمزد به کارمند، باقی سود را در جیب خود می گذارد ، متفاوت است. در ژاپن ، سودی که در حسابرسیهای دوره ای برای شرکت باقی می ماند در میان کارمندان پخش شده و به همین دلیل علاوه بر دستمزد ماهانه ای که به کارمند داده می شود ، سالی دوبار در فصلهای تابستان و زمستان سود شرکت در چارچوب پاداشهای کلان میان کارمندان توزیع می شود. این سیستم مدیریت به روش ژاپنی سبب شده است تا کارمندان سود شرکت را سود خود دانسته و به همین دلیل برای موفقیت شرکت تلاش بیشتری کنند. شاید به همین دلیل باشد که کشور سرمایه داری ژاپن توانسته است در میان کشورهای سوسیالیستی جهان ، موفق ترین جامعه کارگری سوسیالیستی را ایجاد کند.
اما در سال های اخیر با دگرگون شدن وضعیت اقتصادی و کند شدن رشد اقتصادی در این بخش ، سیستمهای مدیریت با روشهای سنتی در شرکت های ژاپنی با مشکل روبرو شده اند. پرفسور "نائوهیرو یاشیرو" استاد دانشگاه "ای.سی.یو" در توکیو در یک سخنرانی در مرکز خبرنگاران خارجی در این زمینه گفت : با پیشرفت روند پدیده جهانی شدن و گسترش اقتصاد جهانی بسیاری از شرکتهای بزرگ تولید کننده ژاپنی برای ادامه بقا ، اقدام به انتقال بخشی از مراکز تولیدی خود بخارج از کشور کرده اند.
به گفته یاشیرو ، این اقدام موجب شده است تا فرصتهای دایمی شغلی و استخدام رسمی برای شهروندان ژاپنی در این کشور کاهش یابد. وی خاطرنشان کرد : این مساله همچنین برای جامعه ژاپن به ویژه در بخش جوانان مشکل ایجاد کرده است. پروفسور یاشیرو می گوید : کاهش فرصتهای دایمی شغلی در ژاپن سبب شده است تا بسیاری از مردم به شغلهای غیردایمی و استخدام غیررسمی رو آورند که امتیازات و تضمینهای آن برای کارمندان بسیار کمتر از استخدامهای رسمی است. یاشیرو افزود : در ژاپن ، بصورت معمول ، دستمزد، مقام و دیگر امتیازات یک کارگر و یا کارمند پس از استخدام هر سال افزایش یافته و تضمینهای قویی برای او در نظر گرفته می شود، اما متاسفانه شرکتها در استخدام های غیررسمی این امتیازات و تضمینها را رعایت نکرده و به همین دلیل زندگی آن بخش از مردمی که در استخدامهای غیررسمی هستند، رو به رشد نمی رود.
آخرین آمارهای وزارت مدیریت امور عمومی ژاپن نشان می دهد ، در این کشور بیش از ۶۴ میلیون نفر شهروند با سن بین ۱۵ تا ۶۴ سال شاغل هستند که نزدیک به ۲۷ میلیون نفر از آنها را بانوان تشکیل می دهند. برپایه این گزارش، در ژاپن دو میلیون و ۵۶۰ هزار نفر در بیکاری کامل بسر می برند که بیانگر وجود نرخ چهار درصد بیکاری در این کشور است که در یکی از بدترین دوران رکود اقتصادی بسر می برد.
پرفسور یاشیرو می گوید : سیستم مدیریت
ژاپنی سبب شده است تا آمار کلی بیکاری در ژاپن نسبت به آمریکا و یا برخی
دیگر از کشورهای اروپایی همچون آلمان و انگلیس کمتر باشد.
وی افزود : اما مشکل ژاپن این است که حدود ۲۶ درصد از افراد شاغل در ژاپن
در استخدام غیر رسمی بوده و از مزایای کافی برخوردار نیستند. این استاد
دانشگاه می گوید: این انتقاد وجود دارد که پیشبرد اصلاحات اساسی از سوی
دولت ژاپن و یا گسترش دیدگاه سود طلبی در میان شرکتها ، سبب شده است تا
آنها برای کم کردن هزینه های خود از استخدام رسمی کارمند خودداری کنند.
یاشیرو افزود : با توجه به خروج بسیاری از مراکز تولیدی شرکتهای ژاپنی و
طولانی بودن مدت رکود اقتصادی، این نتیجه گیری زیاد از حد ساده لوحانه و
غیرکارشناسی می باشد . وی اضافه کرد : مساله اینجا است که بخشهایی که تولید
آنها فراوان بوده و نیاز به کارگر و کارمند بیشتری دارند بخارج انتقال
یافته و در مقابل بخش خدماتی که دارای تولید کم است در ژاپن باقی مانده
اند. به گفته یوشیرو ، سیستم پایه ای شرکتهای ژاپنی بدین شکل است که آنها
فرد غیر متخصص را به استخدام رسمی درآورده و سپس او را آموزش داده و پس از
آن از کار و تخصص او بهره می گیرند.
یوشیرو افزود: اما شرکت ها در جریان
استخدام های غیر رسمی و موقتی این کار را برای کارکنان انجام نمی دهند و به
همین دلیل کارگر و یا کارمند به تخصص نمی رسد و همواره در سطح کار ساده
باقی می ماند که این موضوع خود دیواری بلند در پیش روی استخدام رسمی فرد
است.
یوشیرو که خود از اعضای شورای مشورتی اقتصادی و مالی دولت ژاپن است ، گفت :
دولت این کشور برای مقابله با این موضوع ، طرح کارآموزی برای یادگیری تخصص
برای این گونه افراد را برنامه ریزی کرده و قصد دارد که با تصویب لوایح
مربوط به منع استخدام غیررسمی و موقت، شرکتهایی که برخلاف این قانون عمل می
کنند را تنبیه کند. در سراسر ژاپن ادارات کاریابی برای مردم بیکار وجود
دارد که در آنها ۲۲ هزار کارمند دولت مشغول فعالیت برای یافتن کارگر و
کارمند برای شرکتها و یافتن کار برای افراد بیکار هستند.
پرفسور یوشیرو می گوید: بهتر است که دولت مدیریت ادارات کاریابی را به بخش خصوصی که از کارآیی بالاتری برخوردار هستند ، واگذار کند و بجای آن فعالیت این ۲۲ هزار نیروی دولتی را به نظارت بر چگونگی رعایت حقوق قانونی کارکنان از سوی تک تک شرکتها متمرکز کند.
دکتر
حاجی میری لیسانس مهندسی برق خود را از دانشگاه صنعتی شریف و فوق لیسانس و
پیاچدی خود را از دانشگاه استنفورد دریافت کرد. او که برنده مدال طلای المپیاد ملی فیزیک و مدال برنز بیستو یکمین المپیاد بینالمللی فیزیک در هلند است، در سال 1998 به
عنوان دانشیار مهندسی الکترونیک و رییس آزمایشگاههای میکروالکترونیک و
نویز به موسسه فنی کالیفرنیا ملحق شد. زمینههای اصلی تحقیقات وی مدارهای
پیوسته با سرعت بالا و RF است.
او در سال 1921
میلادی (1299 خورشیدی) در باکو مرکز آذربایجان شوروی متولد شد. لطفیزاده
یک شهروند ایرانی بود؛ پدرش یک تاجر و نیز خبرنگار روزنامة ایرانیان و از
اهالی اردبیل و مادرش فانیا کوریمان پزشک کودکان یهودی روس بود. لطفی تحصیلات ابتدائی خود را در همین شهر و به زبان روسی آغاز نمود. والدین لطفی درپی قحطی و نایابی که پیامد سیاستهای اشتراکی سازی استالین بود، ناچار به ترک باکو و مهاجرت به ایران شدند.
وی در تهران در دبیرستان البرز و در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد استاد لطفیزاده از 10 تا 23 سالگی در ایران زندگی کرد. در سال 1942 با درجة کارشناسی مهندسی برق از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او در سال 1944 وارد امریکا شد و به دانشگاه MIT رفت و در سال 1946 درجة کارشناسیارشد را در مهندسی برق دریافت کرد. در سال 1951 درجه دکترای خود را در رشتة مهندسی برق دریافت نمود و به استادان دانشگاه کلمبیا ملحق شد. سپس به دانشگاه برکلی رفته و در سال 1963 ریاست دپارتمان مهندسی برق دانشگاه
برکلی را که بالاترین عنوان در رشتة مهندسی برق است، کسب نمود. لطفیزاده
انسانی است که همیشه موارد مخالف را مورد بررسی قرار داده و به بحث دربارة
آن میپردازد. این خصوصیت، قابلیت پیروزی بر مشکلات را به لطفیزاده اعطا
نموده است.
در سال 1956 لطفیزاده بررسی منطق چند ارزشی و ارائة مقالات تخصصی در مورد این منطق را آغاز کرد.
پروفسور لطفیزاده از طریق مؤسسة پرینستون با استفن کلین آشنا شد. استفن
کلین کسی است که از طرف مؤسسة پرینستون، منطق چند ارزشی را در ایالات
متحده رهبری میکرد. کلین متفکر جوان ایرانی را زیر بال و پر خود گرفت.
آنها هیچ مقالهای با یکدیگر ننوشتند، اما تحت تأثیر یکدیگر قرار داشتند.
لطفیزاده اصول منطق و ریاضی منطق چند ارزشی را فرا گرفت و به کلین اساس
مهندسی برق و نظریة اطلاعات را آموخت. وی پس از آشنایی با پرینستون، شیفتة
منطق چند ارزشی شد.
دهة 1960 دهة چالش کشیدن و انکار نظریه فازی بود و هیچ یک از مراکز تحقیقاتی، نظریه فازی را به عنوان یک زمینه تحقیق جدی نگرفتند.
نظریه فازی به وسیله پروفسور لطفیزاده در سال 1965
در مقالهای به نام مجموعههای فازی معرفی شد. ایشان قبل از کار بر روی
نظریه فازی، یک استاد برجسته در نظریه کنترل بود. او مفهوم «حالت» را که
اساس نظریه کنترل مدرن را شکل میدهد، توسعه داد.
عسگرزاده در سال 1962 چیزی را بدین مضمون برای
سیستمهای بیولوژیک نوشت: ما اساساً به نوع جدید ریاضیات نیازمندیم؛
ریاضیات مقادیر مبهم یا فازی که توسط توزیعهای احتمالات قابل توصیف
نیستند.
وی فعالیت خویش در نظریه فازی را در مقالهای با عنوان «مجموعههای فازی» تجسم بخشید.
مباحث بسیاری در مورد مجموعههای فازی به وجود آمد و ریاضیدانان معتقد
بودند نظریه احتمالات برای حل مسائلی که نظریه فازی ادعای حل بهتر آن را
دارد، کفایت میکند.
استاد لطفیزاده پس از معرفی مجموعة فازی در سال 1965، مفاهیم الگوریتم فازی را در سال 1968، تصمیمگیری فازی را در سال 1970 و ترتیب فازی را در سال 1971 ارائه نمود. ایشان در سال 1973 اساس کار کنترل فازی را بنا کرد.
در سال 1962 لطفیزاده تغییرات مهم و اصلی را در مقالة «از نظریة مدار به نظریة سیستم» در مجلة IRE که یکی از بهترین مجلههای مهندسی آن روز بود، منتشر ساخت. در اینجا برای اولین بار عبارت فازی را برای چند ارزشی پیشنهاد داد.
اما در دهة 1970، به کاربردهای عملی نظریه فازی توجه شد و دیدگاههای شکبرانگیز درباره ماهیت وجودی نظریه فازی مرتفع شد.
لطفیزاده پس از ارائة منطق فازی، در تمام دهة 1970 و دهة 1980
به منتقدان خود در مورد این منطق پاسخ میداد. متانت، حوصله و صبوری استاد
در برخورد با انتقادات و منتقدان منطق فازی از خود بروز میداد، در رشد و
نمو منطق فازی بسیار مؤثر بوده است، به طوری که رشد کاربردهای کنترل فازی و
منطق فازی در سیستمهای کنترل را مدیون تلاش و کوشش پروفسور لطفیزاده
میدانند.
بر
خلاف آموزش سنتی در ریاضی، او منطق انسانی و زبان طبیعت را وارد ریاضی کرد.
شاید بتوان با دو رنگ سیاه و سفید مثال بهتری ارائه داد. اگر در ریاضی، دو
رنگ سیاه و سفید را صفر و یک تصور کنیم، منطق ریاضی، طیفی به جز این دو
رنگ سفید و سیاه نمی بیند و نمی شناسد. ولی در مجموعه های نامعین منطق
فازی، بین سیاه و سفید مجموعه ای از طیف های خاکستری هم لحاظ می شود و به
این طریق فصل مشترک ساده ای بین انسان و کامپیوتر بوجود می آید.
این منطق حدود چهل سال پیش در آمریکا توسط لطفی زاده پایه ریزی شد. و برای اولین بار در سال 1974
در اروپا برای تنظیم دستگاه تولید بخار، در یک نیروگاه کاربرد عملی پیدا
کرد. با پیشرفت چشمگیر ژاپن در عرصه وسایل الکترونیکی، در سال 1990 کلمه "فازی" در آن کشور به عنوان "کلمه سال" شناخته شد.
پروفسور
لطفی زاده دارای بیست و پنج دکترای افتخاری از دانشگاههای معتبر دنیاست،
بیش از دویست مقاله علمی را به تنهایی در کارنامه علمی خود دارد و در هیأت
تحریریه پنجاه مجله علمی دنیا مقام مشاور را داراست. وی یکی از پژوهشگرانی
است که دارای بیشترین یادکرد (Highly-Cited) در مقالات علمی دنیا میباشد. زاده تا اکتبر ۲۰۱۱، ۹۵۰ هزار یادکرد در گوگل اسکالر داشته است.